________________________________
گل ماه عزیزم!
شب و روز ذهنم با فکر کردن به وجود پر مهر تو،مرا به وجد می آورد.
زیباترین جانانم.
من مطمئن نیستم چرا این را مینویسم.
سه ساعت از نیمه شب گذشته و من باید بخوابم عشقِ من.
با این حال،به نظر نمیرسد که دیگر بتوانم جلوی فکر کردن به تورا بگیرم.
چرا انقدر مرا سرخوش میکنی جونگ کوک؟!چگونه است که دردم را از بین میبری،که نگرانیهای من با تصورِ لطیف لبخند تو محو میشود؟
لبخند تو..
من میتوانم پانزده بند را فقط روی لبخندت بنویسم که چگونه قلبم را به طور غیرعادی به تپش و کوبیدن وا میدارد.
من نمیتوانم تورا سرزنش کنم.فقط میتوانم خودم را سرزنش کنم که اینقدر احمقانه عاشقت شدم.
عشق چیز احمقانهای است،اینطور نیست؟
Sombody to love-