𝘎𝘳𝘢𝘺 𝘴𝘪𝘥𝘦-

ɴᴏᴛʜɪɴɢ ʙʀᴇᴀᴋꜱ ʟɪᴋᴇ ᴀ ʜᴇᴀʀᴛ

دایره‌های ناامیدی

هیچ کاری نمی‌توانم بکنم، روی تخت خسته و کوفته افتاده‌ام، ساعت به ساعت افکارم می‌گردند، می‌گردند در همان ژ، حوصله‌ام به سر رفته، هستی خودم مرا به شگفت انداخته چقدر تلخ و ترسناک است هنگامی که آدم هستی خودش را حس می‌کند.

زنده به گور – صادق هدایت

۸ 𝐥𝐢𝐤𝐞 ۰ 𝐃𝐢𝐬𝐥𝐢𝐤𝐞

هر از چندگاهی دلتنگ اینجا می‌شم

اما اینجا هم دیگه برام مثل قبل شیرین و امن نیست.

𝘾𝙝𝙤𝙤𝙨𝙚 𝙮𝙤𝙪𝙧 𝙡𝙖𝙨𝙩 𝙬𝙤𝙧𝙙𝙨, 𝙩𝙝𝙞𝙨 𝙞𝙨 𝙩𝙝𝙚 𝙡𝙖𝙨𝙩 𝙩𝙞𝙢𝙚
'𝘾𝙖𝙪𝙨𝙚 𝙮𝙤𝙪 𝙖𝙣𝙙 𝙄, 𝙬𝙚 𝙬𝙚𝙧𝙚 𝙗𝙤𝙧𝙣 𝙩𝙤 𝙙𝙞𝙚
𝐡𝐨𝐦𝐞𝐨𝐰𝐧𝐞𝐫𝐬